به گزارش سرویس علمی فناوری جام نیوز، انتشار ویدئویی از یک شی پرنده ناشناس در کنار یک هواپیمای مسافری در فراز آسمان سئول، پایتخت کره جنوبی بحثهای تازهای در رابطه با واقعی بودن یوفوها شکل داده است.
این درحالی است که ویدئوی مذکور از سوی یکی از مسافران همین هواپیما فیلمبرداری شده است.
این ویدئو که در سایت اشتراک ویدئوی یوتیوب منتشر شده ابتدا این شی را در پایین تصویر نشان می دهد که سرعت خود را با هواپیمای مسافری تنظیم کرده است.
براساس گزارش دیلی میل، این شی پرنده بیضی مانند سفید شکل ناگهان سرعت گرفته و ارتفاع خود پیش از خارج شدن از تصویر افزایش می دهد، درست در لحظه ای که مسافر درحال فیلمبرداری تلاش می کند تصویر را به جلو برده و نمای نزدیکتری از آن را فیلمبرداری کند.
به نوشته مهر، اگزماینتر نوشته است که توضیحات دیگری غیر از فضایی بودن این شی پرنده وجود دارد که یکی از آنها این است که این شی نوعی زباله فضایی و توضیح دیگر این که این جسم پرنده می تواند یک هواپیمای کنترل از راه دور و بدون خلبان نظامی باشد.
شی پرنده ناشناس در لحظه اوج گرفتن
شی پرنده به سمت بالا حرکت کرده و فیلمبردار تلاش می کند تصویر را از نمای جلوتربگیرد
شی پرنده از چشم فیلمبردار خارج میشود
جیوه ی قرمز معجونی باستانی
حتما اطلاع دارید که در خبر ها ذکر شده بود غرب برای ملک عبدالله عربستان ماده ای به نام جیوه ی قرمز گیاهی آورده است تا بلکه به ادامه ی حیات این پادشاه کمک کند.اما سوالی پیش می آید و آن اینکه چنین ماده ای چه ساختاری دارد و با آنکه جیوه عنصری سمی به حساب می آید و حد زیاد آن باعث مسومیت می شود،چگونه می خواهد باعث طول عمر انسان شود؟!؟!
اگر در متون باستانی ملل قدیم مخصوصا مصر باستان جستجویی انجام دهیم به عناصری بر می خوریم که اکثرا جنبه ی غیر قابل توجیهی دارد؛این عدم توجیه از نظر سلامتی جسمی و دستورات شرعی مورد قابل توجه است.به عنوان مثال یکی از مواد مرموزی که توسط فراعنه ی مصر خورده می شده پودر طلای سفید یا Gold ORME یا Gold ORMUS است.این ماده که در تابوت مومیایی مصری هم بسیار یافت می شود در بین سومریان هم به mfkzt مشهور است و دارای ساختار فیزیکی منحصر به فردی است.تا آنجایی که تحقیقات فیزیکی نشان می دهد این طلا دارای اوربیتال های تک الکترونی است.یعنی با رخ دادن حالت مغناطیسی خاصی تمام جفت الکترون ها آرایش تکی می گیرند(mono-atomic gold).از جمله قابلیت این ماده در برابر جاذبه است؛که می تواند با حرارت دادن در هوا شناور شود.آنچه از نظر پزشکی درباره ی این پودر سفید قابل بیان است اثرات خاص آن است.از جمله اینکه با خوردن این پودر،ماده به درون بدن منتقل شده و با رشته ی های DNA واکنش داده و حالتی مقاوم در آن ها ایجاد می کند که مانع نابودی و به نوعی پیر شدن سلول ها می گردد.این فرآیند می تواند عاملی برای بالا رفتن طول عمر فراعنه باشد.از دیگر اثرات آن می توان به تاثیر بر روی غده ی صنوبری اشاره کرد.این غده که به چشم سوم مشهور است جایگاهی برای ارتباط با عوالم خیالات در نظر گرفته می شود.بر اساس تحقیق دانشمندان در هنگام شب ترشح هورمون ملاتوئین از همین غده روی عملکرد خواب تاثیر فراوانی دارد.اما نکته ای که برای ما مهم است همانی است که با خوردن ORME حاصل می شود و آن اصطلاح باز شدن چشم سوم است.بنا به تجربیات دیده شده با آغاز به کار این چاکرای مغزی ارتباط با عالم موجودات غیر ارگانیک ممکن می شود.به گفته ی دقیقتر احتمالا فراعنه با خوردن این پودر می توانستند با شیاطین و جنیان ارتباط کاملتری داشته باشند.
درباره ی جیوه ی قرمز اطلاعات موجوده هنوز به کاملی پودر طلای سفید نیست.جیوه به خودی خود ساختاری سمی دارد اما به نظر با فعل انفعالاتی که کیمیاگران مصری روی آن انجام داده اند قضیه ابعاد دیگری پیدا کرده است.رد پای جیوه ی قرمز در متونی منصوب به توث مصری قابل یافتن است.توث یا هرمس یونانی یا ادریس عربی شخصیتی سوال برانگیز در تاریخ است.بنا به احادیث اسلامی و متن قرآن ادریس(علیه السلام) پیامبری والامقامی است که علوم بزرگی را به مردمان زمینی هدیه داده است.حتی در برخی احادیث که البته احتمالا از اسرائیلیات است، ساخت اهرام مصر را به او نسبت داده اند.تا آنجا که بنده دیده ام در برخی از کتاب های منصوب به جابربن حیان از نوشته های ادریس پیامبر(علیه السلام) سخن به میان آمده است.هرمس نیز در یونان به بزرگی یاد می شود و حتی شیوه ای از حکمت و اندیشه اصیل فکری به او نسبت داده می شود(برای کسب اطلاعات دقیق به نوشته های دکتر حسین نصر مراجعه شود.)به نظر می رسد از آنجا که حضرت ادریس(علیه السلام) قبل از طوفان نوح زندگی می کردند ، دانشی که خداوند به کمک ایشان به مردم جهان آموختند جنبه ی افسانه ای پیدا کرده است و هر شخصیتی که مقام علمی بالایی را نشان می داده به این نام معروف می گردیده است.البته باید توجه داشت که موجودات غیر ارگانیکی مانند جنیان که احتمالا تعدادیشان از این طوفان جان سالم به در برده اند می توانستند مجموعه ای از این نوع دانش همراه با انحرافات خود را جمع کرده مرجعی خاص از علوم به اصطلاح غریبه را شکل دهند.به هر حال توث در فرهنگ مصری الهه ماه با سر لک لک است که خداوندگار دانش نام گذاشته شده است.اعتقاد مصریان بر آن است که همو اهرام مصر را مهندسی کرد و نجوم و ریاضیات پیشرفته مصریان از این الهه سرچشمه می گیرد.لازم به ذکر است که او را از بازماندگان آتلانتیس که در طی طوفان نوح به زیر آب رفته می دانستند.
آنچه در حال حاضر از نوشته های منصوب به توث قابل یافتن است الواح تحوت (Emerald Tablet) است.منشاء این نوشته ها به طور دقیق قابل رصد نیست.اما احتمالا از الواح مصری،کتاب های باستانی و حتی گنجینه های فراماسونی نشات گرفته اند.چه آنکه ترجمه برخی از این متون از ماسون های مشهور ذکر گردیده است.اخیرا دانشمندان از خراب های شهری در زیر دریا آتلانتیس که متعلق به تمدن مشهور و قدیمی گمشده ای با همین اسم است نیز چنین نوشته هایی که منسوب به توث است را یافته اند.ترجمه ی انگلیسی برخی از این الواح در اینجا قابل یافتن است(الواح تحوت).آنچه بنده می توانم عرض کنم این است که این متون به شدت جنبه ی شیطانی دارد.بنده شخصا برخی از نوشته ها را مطالعه کرده ام و تجربیات کسانی را که به دستورات موجود در الواح عمل کرده اند را شنیده ام.کاملا با اوضاع توصیف شده در هنگام رسیدن به برخی خلصه های شیطانی مطابقت دارد.البته این فقط یک نسخه از این نوشته ها است.ما نوشته های دیگری هم داریم که جنبه ی دینی و معنوی دارد و اصلا سبکی در حکمت بشری به نام حکمت هرمسی پایه گذاشته شده است.با این حال برای یافتن اطلاعات اندک موجود درباره ی جیوه ی قرمز لاجرم به رجوع به یکی دیگر از این سنخ نوشته ها هستیم که به توث مصری منتسب است.
در این لینکی که در ادامه می آید سخن از هفت ماده ی مهم مورد استفاده کیمیاگرا مصری است(لینک).یکی از این هفت ماده نامش به طور مستقیم جیوه(Mercury) است.اگر به توضیحات این جیوه نگاهی بیندازیم گفته شده است :»جیوه تحت گرما قرار می گیرد و حاصل آن دو ماده است یکی پدر سفید بسیار سمی و دیگری اکسید جیوه ی قرمز رنگ.این اکسید قرمز رنگ در ترکیب با ماده ی دومی یعنی Pulvis Solaris مخلوطی قرمز رنگ را حاصل می کند که خاصیت زد سم دارد.آنطوری که ذکر شده است این مخلوط توسط روحانیون مصری در هنگام مومیایی فراعنه در روده ی آنها یافت گردید و معلوم شد که این ماده از غده ای در نزدیک روده ترشح می شود(احتمالا لوزه المعده) و خاصیتی ضد سمی دارد.همین امر باعث جستجوی آن ها در نقاط دیگر بدن و دست یافتن به غده ای مرموز که همان غده ی کاجی است شد.» بعد از یافتن این عنصر به دلیل خاصیت ضد سمی آن احتمالا کیمیاگرام مصری به دنبال آن رفته اند.
در مجموع این جیوه ی قرمز همانطور که از متن پیدا است دارای خاصیت سم زدایی قوی است و باعث می شود هر نوع غذایی که وارد بدن می شود به خوبی تصفیه شده و بعدا وارد سیستم بدن شود.اینکه چگونه مصریان به اثر شگرف این مخلوط دست یافتن بسیار جای بحث دارد اما باید بدانیم که جیوه ی قرمز ذکر شده قطعا با جیوه ی قرمز صنعتی موجود تفاوت دارد.جیوه ی قرمز صنعتی حتی در واکنش های اتمی و هسته ی بکار می رود و به هیچ عنوان قابل مصرف نیست.همانند پودر طلای سفید که مصریان با شیوه ی خاصی آن را در کوره های خود می ساختند(که الانه کوره های آن در صحرای سینا یافت شده است) که هنوز هم برای دانشمندان جای سوال است؛این جیوه ی قرمز و مخلوط آن هم همان رموز و شیوه های راز آلود را در آماده شدن دارد.البته از دیگر خاصیت های جیوه قرمز صنعتی کنونی که در پزشکی هسته ای مدرن قابل یافتن است ویژگی ضد بیماری سفلیس است.این بیماری که حاصل مقاربت جنسی است با جیوه ی قرمز صنعتی قابل کنترل است.
از دیگر منابعی که می توان به حضور جیوه ی قرمز دست یافت کتب هندیان باستان است.در آنجا دارویی به نام آیورودیک(Ayurvedic) وجود داشته است که برای تامین و تضمین سلامتی مفید بوده است.این دارو باعث افزایش قدرت ایمنی بدن و در نتیجه طول عمر بیشتر فرد می شده است.برای اولین بار این دارو توسط آگنویشا و در کتابش توضیح داده شده است.آنطوری که او می گوید دستور تهیه ی آیورودیک توسط برهما یکی از خدایان هندی به او الهام گردیده است.نکته مهم اینکه ترکیب اصلی این دارو مشابه مخلوط مصریان همان جیوه و سولفور است.(منبع)
یادآوری مهم:
نکته ی که یکی از دوستان به بنده تذکر دادند و مهم بود، وجود این ماده در مستند ظهور(Arrival)است.در قسمت 29 مستند قطعه ای از حضور در لبنان آمده است که در آنجا سخن از ماده ای به نام زیبای سرخ(Red Ziba) به میان می آید و در آنجا گفته می شود که خدایان باستان(جنیان شیطانی) از آن تناول می کنند.این ماده از نظر شباهت و اهمیت با جیوه قرمز قابل توجه است.جیوه ی قرمزی معمولی به اسم که Cinnaber(لغت آلمانی-سنگ معدنی HgS) نیز قابل یافت شدن است.این ماده به طور قطع تفاوت های ساختاری مهمی با جیوه مرموز باستانی دارد و از آنجایی که مشخص ایت باید در شکل فرآوری و عملیات تولید تفاوت های پایه ای داشته باشند.اما عناصر اصلی تشکیل دهنده هر دو جیوه و سولفور است.
در پایان باید ذکر شود که هنوز اطلاعات دقیقی از اثر روحی این دارو قابل بیان نیست.از آنجایی که یکی از ترکیبات این داروPulvis Solaris است و در متون مصری به شدت از رابطه ی این ماده با روح و روان سخن گفته شده است،می توان فهمید که این ماده هم مانند پودر طلای سفید باید اثرات ارتباطی فوق ماده داشته باشد و از آنجایی که این تعالیم ریشه ی الحادی مشترکی دارد غیر از این هم نمی توان از آن ها انتظار داشت.
منبع: فروم بیداری اندیشه
پ . ن : مطلب بدون دست بردن در محتوا درج شد.
هفده هزار سال قبل
ما در کل 30 دهکده بودیم که هر یک 10 ساکن داشت
ما روزگار خوبی داشتیم
زمین رختخواب ما بود و آسمان رو انداز ما
با موجوداتی که شما جن و دیو میدانید زندگی میکردیم
آنان برای ما آتش خلق کردند تا در سرما از ما محافظت نمایند
در آن روزگار دلها به شفافی آسمان بود
هنگامی که آواز سر میدادیم
گوسفندان ما باردار میشدند
و هنگامی که همراه آواز میرقصیدیم.رحمت باران بر ما نازل میشد
دخترم بسیار زیبا بود و یک پسرم با قامتی استوار در کنار ما بود
شوهر من شکارچی بود
اون بعضی اوقات 1 یا 2 سال برای شکار میگشت
و به شکار نهنگ میرفت.سواری او بی همتا بود
برای شکار دندان دراز میرفتند
خلاصه بر اثر یک اشتباه که من کردم
که روزی از آن روزها که شوهرم در شکار بسر میبرد من غریبه ای را دیدم که حیران بود و گرسنه
آنرا به زیر سقفی بردم که در آنجا ساکن بودیم
مدتی ماند که شوهرم آمد و آن مرد غریبه را در نزد ما دید
خیلی ناراحت شد و ما را از آن دهکده بیرون کرد
راه افتادیم
کنار دریائی رسیدیم که شما میگوئید کاسپین یا خزر
کنار ساحل رسیدیم و اولین بار بود که در یا را دیده بودیم
در آنجا مردی سپید موی و راست قامت و بسیار عضلانی و پیچیده با هیبت شمایان و با قدی بلند
در حال هیزم شکستن بود
با ما خیلی مهربان بود
غذا داد و ما را فرزند مینامید
پسرم در دفاع بر آمد در اولین برخوردش
بعدش دید که چقدر مهربانند
دو روز ما را پیش خودش نگه داشت
و هنگامی که دنبال دهکده بعدی میگشتیم
نشان آنرا به ما داد
گفت شما باید از کوههای صعب العبور بگذرید از کنار دریای سیاه عبور نمائید
از کوههای آرارات بگذرید
تا به دهکده بعدی برسید
ما رفتیم روزها و روزها گذشت
پسرم شکار میکرد
و ما هم دور هم به راه رفتن میگذشتیم
به آن روستا بعد از دو سال رسیدیم
از جنگلها عبور کردیم دریاها دیدیم و رودخانه ها سر راهمان را طی کردیم
رسیدیم
چیزی عایدمان نشد
بعد به سمت غرب حرکت کردیم
بعد از عبور از رودخانه ای به سر زمین خشک بیابیانی رسیدیم
خیلی در غذاب بودیم
بعد از طی نمودن راه زیاد از صحرا ها و جنگلهای زیادی عبور کردیم
که شمایان به آنجا میگوئید آفریقا
خطرات بصورت زیادی بیشتر از تمام مسیری که طی کرده بودیم در آنجا بود
حیوانات وحشی
و غول پیکر انگار باغ وحشی در آنجا درست کرده باشند
نیروهائی از آن محیط حفاظت میکردند که همانند سایه بودند
و این حیوانات بسیار از آنان میترسیدند
شبها از ترسمان بالای درختان میخوابیدیم
و روزها به آرامی سپیده دم که میزد حرکت میکردیم
برگشتیم
به جائی رسیدیم که حیوانات متوجه حضور ما گشتند وهمانند سایه در تعقیبمان بودند
به جائی رسیدیم که از جنگل خارج میشدیم
دشت
در آنجا دیگر نمیتوانستیم مخفیانه به حرکت خود ادامه دهیم
طوری بود که هر لحظه شکار بشویم
به دنبال ما بودند که ابری سیاه بر سر ما پدیدار گشت انگار سروش غیب بود که صدائی غران به گوشمان خورد
پشت سرمان را نگاه کردیم
دیدیم از هیچ حیوانی خبری نیست
گذر کردیم به پای کوه عظیمی رسیدیم که نوک آن سپیدی زیادی داشت
رفتیم از آن بالا حدود 1ماه فقط بالا میرفیتم
برف آن سپیدی بود که هرگز آنرا ندیده بودیم
در حال بالا رفتن بودیم که غرش مهیبی از کوه با گرده دوده به هوا خاست
صدا کرد که شمایان به کجا میروید
بسیار ترسیده بودیم
و از ترس درجا ایستادیم
گفتیم میخواهیم به سر زمینمان برگردیم
بلند صدا زد از سمت شمالی من بروید آن ستاره درخشان را بگیرید و طی کنید مسیر را
رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به یک جلگه خوش آب و هوا بود
رودخانه بسیار وسیعی در آن جاری بود .بسیار هوای دل انگیزی داشت
رسیدیم به جائی که رودخانه سر دوراهی واقع میشد
همه رنجور بودیم
دخترم مریض شده بود از سر ناچاری تحمل راه رفتن نداشت که پسرم آنرا بدوش میکشید
رفتیم و رفتیم از دور پارچه ای سبز برافراشته بودند
صدای هم همه در آن جا بود
راهروئی که در آن قرار گرفته بودیم
بسیار تمیز بود
نگهبانانی با لباسهای فاخر همسان شمایان بر ما وارد شدند
قد و هیکل شمایان بودند
سر های بزرگ و قد های کوچک
دور ما را گرفتند
بچه ها میترسیدند از قیافه ما
گریه کردم
بانوئی زیبا چهره آمد ما را نوازش کرد درون اتاقی انداختند
و بر ما لباس های زیبا پوشاندند
دخترم را مداوا کردند
و پسرم را نزد خودشان بردند
نمیدانم بر پسرم چه نمودند
ولی بسیار خوشحال بود
تجهیزات آن دهکده بصورت بسیار پیشرفته بود
بعد از مدتی
ما را سوار یک کلبه نمودند
آن کلبه دربش بسته شد
از حصیر و نی درست شده بود
آنی صدای ویز ویز
بلند شد
تکانی خوردیم
پسرم هراسان خواست بلند شود که نگهبان مربوطه هل داد و در نیمکتی نشست
از آن پرسیدیم این دیگر چیست
گفت بدور خود میگردد و به آسمان بلند میشود
دنبال کسانی میگشتیم که آنرا راه میبرند
ولی چیزی ندیدیم
بلند که شد
به هوا
دیدیم این شهر نیست
بلکه کشتی بسیار بسیار بزرگی است که بعد از ما محو شد و ما دیگر آنرا ندیدیم
نگهبان توضیح داد
که رشته هایی از سیم را در محلول ژله مانندی قرار میدهیم و از انرژی خورشید حرارت گرفته و آنرا توسط این سیمها به خازنی وصل مینمائیم
و انرژی خورشیدی را به انرژِی الکتریکی تبدیل مینمائیم
و ا استفاده از الکتریسیته این ملخ ها بکار می آیند
ساعتی نگذشته بود که با سرعت زیادی در حرکت بودیم
از دور منظره ها آشنا می آمدند
و ثانیه ای بعد
بدون آنکه ما گفته باشیم
بر سر دهکده ظاهر شدیم
از بالا نفرات زیاد شده بودند
آدمها دور هم بودند
چادر و کلبه داشتند
.گویا عمری ما نبودیم
در باز شد یک ریسمان بلند از در آویزان کرد و گفت برو
ما ترسیدیم
اول پسرم را هل داد به ریسمان
رفت پائین
سپس من و دخترم با هم آویزان شدیم و با زمین رسیدیم
باد شدیدی می آمد
که از این کلبه بر میخواست
هنگامی که ما سرمان را بلند نمودیم
آنرا ندیدیم
حیران و مبهوت به ده رفتیم
کسی متوجه ما نشده بود
نمیدانم ندیدند؟
به ده وارد شدیم
همه دختران زیبا روی و دور بر پسرم میگشتند
او زیبا بود
به کلبه ام رفتم
دیدم یک مردی در آنجا ساکن شده است
سراغ شوهرم را گرفتم
گفتم که او شکارچی تیز دندان است
…گفت چند سال پیش او توسط شکارش مرد و دیگر باز نگشت
این بود سر نوشت زندگی من
……………………….
روح بانوئی در 17000 سال قبل
هر گونه بهره برداری از این مطلب با ذکر منبع با آدرس www.ufolove.wordpress.com مجاز می باشد.
صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز
تخریب پایگاه زیر آب خزندگان فضایی – زلزله 5.1 ریشتری در محدوده ی جزیره ی نیکُبار
سه شنبه شب مورخ 15 فوریه 2012، ساعت 18 و 32 دقیقه و 57 ثانیه زلزله ای به قدرت 5.1 ریشتر نواحی اطراف جزیره ی نیکُبار واقع در جنوب شرفی خلیج بنگال اتفاق افتاد. زلزله ای که سبب شد تا پروکیون ها، اعضای انجمن اندرومدا، به فکر تخریب دو پایگاه استراتژیک و بزرگ خزندگان به نام «اژدها و مار غول آسای خزنده» که در زیر دریا راه اندازی و کنترل می گردید، بیافتند. این پایگاه در راس 90°E Ridge بر بستر اقیانوس واقع شده است. (توضیح راجع به 90°E Ridge: رشته کوهی قدیمی، کشیده و خارج از خط زلزله است که در اقیانوس هند واقع شده است.)
در تاریخ 3 فوریه 2012 هشداری در مورد وجود پایگاه های عظیم خزنده ی زیر دریا به انجمن Expolitics داده شده بوده است. (توضیح راجع به Expolitics: تحقیق در مورد افراد کلیدی و سازمان ها و فرایندهای سیاسی که مرتبط و وابسته به زندگی ماورای کره زمین می باشند، است.)
تولک، سخنگوی بشری انجمن اندرومدا گفته است: «در آخرین ساعات شب 3 فوریه 2012، بعد از دریافت پیغام تله پاتی از طرف فرمانده ی نخستین انجمن زیست کره اندرومدا، در خبر جدیدی تخریب و انهدام دو پایگاه خزنده ی زیر دریا گزارش گردید.»
«گزارش من از شب واقعه بیان می کند که اولین دو پایگاه باقی مانده در زیر دریا، در ناحیه اقیانوس هند/خلیج بنگال قرار داشتند زیرا که پایگاه عظیم و گسترده در زیر دریا از راس مدادی شکل دامنه های شمالی – جنوبی زیر دریا شروع می شد و شکل غیرطبیعی به مناطق زیر دریا داده بود. «
«ابتدای این پایگاه با یک جعبه ی سفید که از میان آن تارهایی به باریکی مو عبور کرده بود، نشانه گذاری شده بود. این جعبه طول یک مداد را داشت – از شمال به جنوب»
31 اکتبر 2011: خلیج عدن: پایگاه مخرب زیرآب
نماینده ی انسانی انجمن اندرمدا در تاریخ 31 اکتبر 2011 در یک مصاحبه ی اختصاصی با تلویزیون Expolitics، تایید کرد که زلزله 5 ریشتری که در خلیج عدن در ساعت 1 و 22 دقیقه صبح روز 31 اکتبر 2011 اتفاق افتاده بود، در واقع نتیجه ی سلاح صوتی بوده است که توسط پروکایون ها (اعضای انجمن اندرومدا) برای حمله به پایگاه زیردریای اژدها و خزنده که واقع بر مختصات کانون زلزله ی خلیج عدن بوده اند، استفاده گردیده است.
تولاک، سخنگوی انسانی انجمن اندرومدا اظهار داشت » بله، من می توانستم این واقعه را به همراهی فرمانده نخستین زیست کره جایی که بسیاری از جلسات انجمن اندرومدا در آنجا برگزار می گردد، تایید کنم. این یک حمله ی ناگهانی توسط پروکایون ها بود. آنها فقط کاری که مسئولیت آن را پذیرفته اند، انجام می دهند. این پایگاه اکنون به طور کامل تخریب و منهدم شده است.»
در همان زمانی که تولاک به این صورت در حال توضیح وضعیت بود، هیچ آگاهی ای از نقشه ی U.S.G.S. و یا سایر منابع که مکان دقیق کانون زلزله در خلیج عدن را مشخص می نمود، نداشت. اظهارات انجمن اندرومدا، نشان از یکسان بودن منطقه ی حمله شده به پایگاه زیر دریا و کانون زلزله ی 31 اکتبر خلیج عدن را دارد.
پایگاه خزندگان
پایگاه خزندگان در زیر دریا در ناحیه ای در خلیج عدن واقع شده است. این خلیج در دریای عربی، بین یمن، در ساحل جنوبی شبه جزیره عرب و سومالی در شاخ آفریقا قرار دارد.
«این ناحیه از شمال شرقی از طریق تنگه باب المندب به دریای سرخ متصل می شود که عریضی در حدود 20 مایل دارد. به دلیل چیزهایی که من از ارتباطاتم با اندرومدا به دست آوردم، تحقیقاتی انجام دادم و متوجه شدم که خلیج عدن منطقه ای خطرناک می باشد، و به دلیل فعالیت های زیادی که دزدان دریایی در طول زمان در این ناحیه انجام داده اند، با عنوان «گذرگاه دزدان دریایی» شناخته می شود.»
پدیده ی گرداب های دریایی هم در این قسمت از آب های خلیج عدن اتفاق می افتند.
«به علاوه، مرتبطین اندرومدا من، به من گفته اند که این پایگاه بسیار عمیق است، هزاران فوت زیر دریا، عمقی در حدود یک مایل و نیم. و از سالیان گذشته، بسامد صوتی خاص که محرک اعصاب، اضطراب آور و ترس آور است از این پایگاه به سمت خاورمیانه و شمال-شمال شرقی فرستاده می شود تا به وسیله ی آن افراد ساکن در این نواحی را در حالتی از رخوت، گم گشتگی و پریشانی، ترس، هیجان، عصبانیت و پرخاشگری نگه دارند.»
» آنها به من نشان دادند که فرستنده های رادیویی با قابلیت چرخش از سقف این پایگاه به بیرون هدایت می شود که بسیار شبیه پیروسکوپ در زیر دریایی ها می باشند. بسامد خاصی انتخاب می شود که افراد را علیه یکدیگر تحریک کند. آنگاه خزندگان این دستگاه را روشن می کنند. آن ها تقریبا هر روز این کار را انجام می دهند.»
با این حال، اگر افراد در زیر دریا باشند و یا بر روی زمین ایستاده باشند، قادر نخواهند بود این بسامد، این تشعشع را با چشم خود ببینند. این یک بسامد صوتی است. و از طیف شنوایی ما خارج است. اما این طریقه ای است که خزندگان، افراد را تحت کنترل خود دارند. این پایگاه خاص در حدود 5000 سال است که فعالیت می کند.»
«و بالاترین انرژی محرک ارتعاشی صوتی مشتشع شده از این پایگاه قادر است به مناطق دور دستی مانند سوریه، عراق، ایران، افغانستان، پاکستان و مجموعه ای از سایر کشورها در این ناحیه شامل اسرائیل و فلسطین نیز برسد.»
این یک تکنولوژی قوی است که قابلیت رسیدن به مناطق و فواصل بسیار دور را دارد. و طی چنین مسیری، نیازمند تنها صرف 15 دقیقه عملیات، از راه اندازی فرستنده تا تحت تاثیر قرار گرفتن افراد توسط تشعشع، می باشد.
31 اکتبر 2011: حمله ای که حدوداً بعد از دو ماه از حمله ی صوتی 23 آگوست 2011 که منجر به تخریب پایگاه زیر زمینی و تونل ها در واشنگتن شد، انجام شد. این حمله منجر به زلزله ی سطحی ای شد که در مناطقی از ویرجینیا تا اتاوا کانادا احساس گردید.
23 اگوست 2011: محققان مستقل اکنون عنوان می کنند که زلزله ی 23 اگوست 2011 ویرجینیا – واشنگتن، نتیجه ی حمله ی فرازمینی ها توسط سلاح صوتی به خزندگان، خاکستری ها و پایگاه نظم نوین جهانی در زیر واشنگتن بوده است. و حمله ی پیشرفته ی مشابهی از طرف فرازمینی ها، پایگاه های زیرزمینی خزندگان و نظم نوین جهانی در زیر دنور و نواحی جنوب غربی امریکا را نابود کرد.
انجمن اندرومدا به عنوان انجمن فرماندهی کهکشانی گزارش شده است که متشکل از نمایندگان سایر سیارات و ستاره ها می باشد و عهده دار نظارت و گسترش فعالیت در نواحی منتخب در جهان است.
منبع : http://www.thetruthbehindthescenes.org
هر گونه بهره برداری از این مطلب با ذکر منبع با آدرس www.ufolove.wordpress.com مجاز می باشد.
پ . ن : با تشکر فراوان از سمیرای عزیز برای ترجمه و ارسال این مطلب .
صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز