خبرگزاری رسمی دولت چین شین هوآ دقایقی پیش از رویت یوفو در استان

خبر فوری:خبرگزاری رسمی دولت چین شین هوآ دقایقی پیش از رویت یوفو در استان هیلونگجیانگ خبر داد.

پکن 14 جولای 2012 خبرگزاری شین هوآ-ساکنین استان هیلونگجیانگ مشاهده ی یک شی ناشناس را در روز جمعه گزارش دادند که برای دومین بار در این هفته است که چنین گزارشی از طرف شاهدین عینی مخابره میشود,ژانگ وی و دی گوبین از کارگران کارخانه ی پردازش شن و ماسه در روستای Zhangjiadian هاربین مرکز استان هیلونگجیانگ گزارش دادند که یک شی پرنده سیاه و سفید به شکل یک عقاب و بزرگتر از هواپیما را در ظهر روز جمعه در آسمان دیده اند.

این جسم ناشناس در فاصله ی 500 الی 1000 متری این دو کارگر برای بیش از یک دقیقه توقف کرده بود و سپس به پرواز در آمد.

این شاهدان گزارشات خود را به پروفسور چن گانگ فو در کالج تحقیقاتی امکان سفر به کرات دیگر در موسسه تکنولوزی هاربین داده اند..

در روز یک شنبه نیز گزارشات مشابهی از پارک ملی جنگلی کوه ققنوس که دویست کیلومتر دورتر از کارخانه ی شن و ماسه است توسط شاهدین مخابره شده بود.

پرفسور چن گانگ فو که در حال بررسی گزارشات مخابره شده از مشاهده یوفو در پارک جنگلی است گفت که حداقل با چهار شاهد عینی که دقیقآ همین شی را درزمانها و مکانهای مختلف مشاهده کرده اند صحبت کرده ایم…

لی هوی تورسیتی است که گفته در پارک زمانیکه یک عکاس در حال گرفتن عکس از من و منظره ی پارک بود در ساغت 15:42 روز یکشنبه او یک شی نورانی را در ارتفاع کم دیده که در آسمان معلق بوده است.

موسسه هاربین از لوی نقل کرده که او بعد از گرفتن عکس ناگهان به عقب نگاه میکند و چشمش به آن جسم ناشناس در آسمان میافتد و آن شی را میبیند.

بلافاصله عکاس شاتر دوربین را میفشارد و عکسی از این جسم ناشناس ثبت میکند.

این عکس به وضوح یک شی نورانی را نشان میدهد.

پرفسور چن استاد بازنشسته کالج مسافرت به کرات دیگر گفت وقتیکه برای اولین بار این تصویر را دیدم به نظرم بسیار شبیه یک شب پره (شاهپرک) بود اما وقتیکه گزارشات متععددی از شاهدین عینی در مکانهای مختلف به دستم رسید که همگی شاهد این شی پرنده بودند این فرضیه را رد کردم.

سان یان یکی از کارگران پارک که حدود 10 متر پایین تر از جاییکه توریست لی هوی استاده بود مشغول کار بود و یکی دیگر از کارگران درب ورودی پارک گزارش داده اند که آنها نیز یوفو را در روز یک شنبه دیده اند .سان لی کارگر بخش جنگلی پارک گفته است که او شاهد یک شی نورانی به بزرگی یک سینک ظرشویی و دو مشعل در دو طرفش در ساعت 8 بعد از ظهر روز یکشنبه بوده است.

ژو جین متصدی رصد خانه ی پکن که درباره ی گزارشات مشاهدات یوفو سالهاست که تحقیق میکند میگوید معتقد است که شی مشاهده شده حشرات بالدار بوده است.

او گفت که این کاملا روشن است که آن حشره بوده است ، و شما به وضوح می توانید بالهاشو ببینید دلیل درخشان بودنش هم به خاطر فلش دوربین است هیچ امکان دیگری تا آنجا که دانشم به من میگوید وجود ندارد.

موسسه هاربین گزارش داده که با وجود نور کافی در پس زمینه , دوربین از فلش برای عکس گرفتن استفاده کرده است.

کنگ تی مدیر پارک که بیش از چهار سال است در آنجا مشغول به کار است گفت اگر چه او شخصآ یوفویی ندیده است اما بارها توسط توریستهایی که به پارک آمده اند عکسهایی گرفته شده و به اون نشان داده شده که یوفویی در آسمان دیده اند که آخرین آن مربوط به سال 2011 بود.

به 18 سال قبل باز میگردیم زمانیکه گزارشاتی از مشاهده بوفو در پارک شده بود.

منگ زائوگو یک کارگر پارک و دو تن از همکارانش در ژوئن سال 1994 گزارش مشاهده یک شی عجیب و غریب ناشناس در آسمان را مخابره کردند.

منگ به یاد می آورد:من یوفویی را دیدیم که در که در دامنه کوه فرود آمد.

روز بعد او از یکی از آشنایانش خواست که او را در رفتن به آنجا و شناسایی آن شی همراهی کند.

وقتی که به شی نزدیک شدم به طور ناگهانی به عقب رانده شدم قبلآ من تجربه ی شوک الکتریکی را داشته بودم اینهم مانند یک شوک بود من را محکم به عقب راند آن جسم بسیار پر سر و صدا بود.

او گفت چند روز بعد آدم فضایی را در خانه ام دیدم همانطور که نزدیک تر میشد خانه ام فوق العاده روشن شد و من او را دیدم که روبروی من ایستاده بود درست مانند ما انسانها بود.

او مرا یه سرعت هل داد و سپس فرار کرد.

پایان

http://news.xinhuanet.com/english/china/2012-07/14/c_131715652.htm

پ . ن : با تشکر فراوان از  بهزاد عزیز برای ترجمه و ارسال این مطلب.

هر گونه بهره برداری از این مطلب با ذکر منبع با آدرس www.ufolove.wordpress.com  مجاز می باشد.

صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز

http://www.facebook.com/BLOG.UFOLOVE

معروفترین عکسهای بشقاب پرنده

بشقاب پرنده یا (یوفو) مخفف کلمهUnidentified Flying Object  به معنی جسم پرندة ناشناخته است و اصطلاحاً به اجرام ناشناس پرنده ای گفته میشود که معمولاً  بیضی شکل یا نعلبکی مانند بوده و در آسمان مناطق مختلف دنیا دیده میشوند. در مورد هویت این اجسام اصولاً دو نظر وجود دارد، نظر اول اینکه اینها سفینه های فضایی موجودات غیر زمینی هستند و نظر دوم اینست که این اجسام مجموعه ای از عوامل از جمله شهاب سنگ، بالن هواشناسی، خطای دید، هواپیماهای جاسوسی، و… هستند و به هر حال منشأ زمینی دارند، به عقیده من هر دو نظر درست است ، بسیاری از این اجسام چیزی به جز خطای دید، شهاب سنگ و یا وسایل پرندة ساخته دست بشر نیستند، ولی بدون شک بسیاری از موارد هم نمیتوانند منشأ زمینی داشته باشند چون بسیاری از(یوفو) هایی که گزارش میشوند دارای قابلیت هایی هستند که حتی از لحاظ تئوری هم هیچ وسیلة زمینی نمیتواند داشته باشد.همچنین بسیاری از موارد مشاهدة (یوفو) همراه با مشاهدة موجودات غیر زمینی و حتی ربوده شدن مشاهده کنندگان توسط موجودات غیر زمینی و انتقال آنها به داخل سفینة فضایی و انجام آزمایشات بر روی آنها بوده است. البته در برخی موارد انسانهای ربوده شده در حالت عادی قادر به یاد آوری ربوده شدن خود نبودند و فقط یک بشقاب پرنده یا موجودات فضایی را به یاد می آوردند و تنها  در حالت هیپنوتیزم عمیق جزییات ربوده شدن و آزمایشات انجام شده بر روی خود را به خاطر می آوردند که این خود نشان دهنده صحّت ادعّای آنها و البته نشانه فرا زمینی بودن موجوداتی است که این افراد را ربوده اند. چون دلیلی ندارد که انسانهای زمینی انسانی مثل خود را ربوده، به داخل بشقاب پرنده برده و بر روی او آزمایش انجام دهند چون چنین آزمایشی را به راحتی و بدون دردسر روی زمین هم میتوان انجام داد!در چند بخش آینده تعدادی از موارد معتبر و معروف از مشاهده (یوفو) و برخورد نزدیک با موجودات غیر زمینی را مرور خواهیم کرد و در این بخش عکسهایی از بشقاب پرنده ها که از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم گرفته شده است را مرور میکنیم. البته عکسهای یوفو بسیار زیاد است و اصل بودن بسیاری از آنها هم زیر سوال است و اینها تعدادی از معروفترین موارد است که معمولاً همراه با گواهی شاهدان عینی فراوانی همراه بوده است.

 

 

 

نام این عکس (قدیمیترین عکس یوفوی گرفته شده است). اصل این عکس در سال 2002 در یک حراج اینترنتی به مبلغ 385 دلار به آقای(ساموئل م.شرمن) Samuel M.Sherman که رئیس سازمان بین المللی مستقل عکاسی بود فروخته شد. این عکس یک عکس کاملاً اصل بوده و مطمئناً بسیار مشکل بوده است که در آن زمان دستکاری روی عکس شده باشد و البته در آن زمان هیچ جسم پرندة ساخته دست بشر وجود نداشته است.

 

 

  

 

 

این عکس در سال 1927 در منطقة (ارگون) «Oregon» گرفته شده است.

 

 

 این عکس در سال 1947 در منطقه (زاپلینک) «Czaplinek» لهستان گرفته شده

 است. عکسهای قدیمی مانند این عکس بسیار مهم هستند چون در آن زمانها

 دستکاری عکس به راحتی امروزه نبوده است.

 

 این عکس یکی از معروف ترین عکسهای گرفته شده از بشقاب پرنده ها است که توسط (پائول ترنت) Paul Trent گرفته شده است و همسر او هم شهادت داده است. این عکس اولین بار در یک روزنامة محلی در (مک مینوایل) McMinnville چاپ شد و سپس در مجلة زندگی شمارة 26 در سال 1950 چاپ شد. این عکس برای بیش از 50 سال به صورت دست نخورده نگهداری شده است.

 

 

 

در سال 1952 یک نگهبان ساحلی در حین انجام وظیفه در اداره هواشناسی پاسگاه نگهبانی ساحلی در شهر (سلم)Salam چهار جسم پرنده درخشان را در آسمان دید. او یکی دیگر از نگهبانان را صدا زد تا اجسام نورانی را ببیند، ولی در این لحظه نورها کمرنگ شده بودند. هنگامی که اجسام نورانی مجدداً پررنگ دیده شدند این نگهبان یک عکس از پشت پنجرة اداره از آنها گرفت. این عکس در کتابها ، مجلات

 و روزنامه های زیادی چاپ شد.

 

 

 در سال 1952 اجسام ناشناس پرندة ناشناس خود را به رهبران کاخ سفید و پنتاگون هم نشان دادند. در روز 19 جولای 1952 رادارهای فرودگاه ملی واشنگتن و پایگاه هوایی(اندروز) Andrews تعداد زیادی یوفو را نشان دادند تعدادزیادی از مردم هم شاهد این اجسام ناشناس بودند.

  

 

 

 

 این عکس بشقاب پرندة معروف ایران است که در سال 1978 در آسمان تهران توسط تعداد زیادی مشاهده شد و حتی هواپیماهای جنگی هم برای تعقیب آن جسم ناشناس پرنده فرستاده شدند. این عکس توسط دانش آموز 16 ساله به نام جمشید سعیدپور در تاریخ 13 می 1978 در ساعت 4 صبح گرفته شده است.

 

 

 

 

 

عکس بشقاب پرندة مثلثی شکل معروف بلژیک که توسط تعداد بیشماری مشاهده شده است.

 

 

 

  عکس گرفته شده در سال 1972 در ماموریت(آپولو 16)

 عکس شمارة: AS16-109-17804 ناسا

 

در بخش بعد تعدادی از موارد معروف ربوده شدن توسط موجودات

بیگانه را ذکر میکنم.

 


ربوده شدن توسط بیگانه

حتماً مطالبی در مورد ربوده شدن انسان ها توسط موجودات بیگانه شنیده و یا خوانده اید. شاید بعد از خواندن این مطالب با خود گفته باشید اینها حتماً خیالات و توهمات افرادی است که ادعای ربوده شدن میکنند و یا این افراد انسان های شیادی هستند که با این ادعا ها قصد معروف شدن را دارند. البته مسلماً چنین افرادی هم در میان کسانی که ادعای ربوده شدن میکنند، وجود دارند ولی تعدادی از موارد ربوده شدن وجود دارند که به راحتی نمیتوان از کنار آنها رد شد. مانند مواردی که فرد ربوده شده در حالت عادی قادر به یادآوری ربوده شدن خود نبوده و تنها در حالت هیپنوتیزم جزئیات ربوده شدن و انجام آزمایشات بر روی خود را به خاطر می آورد، چون همانطور که میدانید در حالت هیپنوتیزم شخص قادر به دروغ گویی نیست.

     شاید تصور کنید که ربوده شدن توسط موجودات بیگانه چیز جدیدی بوده و سوغات قرن بیستم است ولی در بسیاری از متون قدیمی و افسانه ها و اساطیر باستانی هم مطالبی در مورد ربوده شدن انسانها توسط موجودات اهریمنی که شاید اشاره ای به موجودات عجیب یا همان موجودات غیر زمینی باشد، وجود دارد. همچنین در مراسم مذهبی بومیان استرالیا ، نوعی رقص افسانه ای وجود دارد که مراحل آن دقیقاً شبیه ربوده شدن های مدرن است. در کتاب افسانه گیل گمش هم داستانی در مورد پرواز انکیدو به آسمان وجود دارد که از دو نظر جالب توجه است. اول اینکه شرح پرواز انکیدو بسیار واقعی است به گونه ای که بعید است که نویسنده بدون داشتن تجربه پرواز واقعی منظره زمین را در ارتفاعات مختلف به این دقت شرح دهد و دوم اینکه این داستان هم شبیه ماجراهای ربوده شدن مدرن است. خلاصه اینکه مبحثی با عنوان ربوده شدن توسط موجودات بیگانه چیز جدیدی نیست و از هزاران سال قبل وجود داشته است. در این بخش به چند نمونه از ماجراهای ربوده شدن معتبر اشاره خواهم کرد.

 

ربوده شدن (بتی)Betty  و(بارنی هیل) Barny Hill در سال 1961

 

             داستان (بتی) و (بارنی هیل) در سپتامبر 1961در منطقة (نیو همپشایر) شروع شد .( بارنی) که اخیراً دچار سرطان شده بود با همسرش( بتی) تصمیم میگیرند که یک سفر کوتاه به کانادا داشته باشند. این زوج از آبشار (نیاگارا) و (مونترئال) دیدن میکنند و در نوزدهم ماه آنها شروع به بازگشت به خانة خود در( پورت اسموث) Portsmouth میکنند. شب بود و در آسمان صاف، ماه هلالی شکل روی منظرة پوشیده از درختان می تابید . حدود یک ربع ساعت از ده شب گذشته،در سه مایلی جنوب شهر( لنکستر) Lancaster  بارنی متوجه چیزی شبیه یک ستارة درخشان یا سیّاره ای با حرکت نامنظم شد . (بارنی) جسم را به (بتی) نشان دادو هر دو به سمت آن حرکت کردند.آن دو احساس کردند که دارند یک هواپیما را می بینند که ظاهر شده و دوباره ناپدید میشود. بطوری که باد ایجاد شده از موتور آن باعث حرکت درختان شده و جلوی دیده شدن آن را میگیرد. همانطور که آن دو به مسیر ادامه دادند، درست در شمال( ووداستوک) Woodstock شیی  به طور عجیبی حرکت کرد . (بارنی) اتومبیل را متوقف کرد تا با دوربین دوچشمی به شیی پرنده نگاه کند. او نورهای چند رنگ و ردیفهایی از پنجره را روی یک جسم مسطح دید که به نظر میرسید به طرف او حرکت میکند. وقتی که جسم به سی متری او رسید، (بارنی) سرنشینان سفینه  را دید و از ترس  به طرف ماشین فرار کرد. آنها سوار ماشین شده و به سرعت دور شدند. بعد از اینکه به راه افتادند، آنها دیگر نتوانستند آن جسم عجیب را ببینند تا اینکه ناگهان یک صدای بیپ مانند عجیب شنیدند. وقتی که آنها دوباره صدای بیپ را شنیدند  متوجه شدند که سی و پنج مایل دورتر از جایی که دو دقیقه پیش بودند ، قرار دارند . سکوت در اتومبیل برقرار بود تا وقتی که به خانه رسیدند. بتی، دخترش (ژانت) Janet را صدا کرد و اتفاقی را که افتاده بود،  برای او تعریف کرد. (ژانت) به او گفت که به مقّر نیروی هوایی  در نزدیکی آنجا مراجعه کرده و چیزی را که دیده اند گزارش کنند. بالاخره (بتی) قبول کرد و  به پایگاه هوایی مراجعه کرد. او با ژنرال (پائول دبلیو هندرسون)  Paul W. Henderson  صحبت کرد که به (بتی) گفت (یوفو) در رادار آنها هم دیده شده است. بعد از این واقعه (بتی) کابوسهایی میدید در مورد اینکه او و شوهرش بر خلاف میلشان به یک سفینة عجیب برده شده اند. دو هفته بعد دو خبرنگار داستان آنها را شنیدند و بعد از ملاقات با (بتی) و (بارنی ) و ثبت دقیق اتفاقات آن شب، متوجه شدند که دو ساعت زمان در داستان (بتی) و (بارنی) به حساب نیامده است. بعد از رفتن گزارشگران و برخی بررسی های روانپزشکی ، (بتی) و(بارنی) تصمیم گرفتند با روانپزشک و متخصّص اعصاب مشهور (بوستون)  دکتر (بنیامین سیمون)  Benjamin Simon  که یکی از معروف ترین پزشکان در تخصّص خود بود،  ملاقات کنند. بعد از یک سری معاینات اولیه تشخیص اولیه دکتر (سیمون) اظطراب وابسته به حادثة شب نوزدهم سپتامبر 1961 بود. مرحلة بعد پیدا کردن چه بودن آن اتفاقات بود.دکتر (سیمون) شروع به انجام هیپنوتیزم عمیق روی (بارنی) و (بتی) کرد ولی سرعت پیشرفت کار کم بود. اما بعد از شش ماه تلاش، نظر حرفه ای دکتر  (سیمون) این بود که (بتی) و (بارنی) ربوده شده و برای آزمایش  به سفینه ای ناشناخته برده شده بودند. با هیپنوتیزم، آن دو بخاطر آوردند که ماشین آنها متوقف شده و سفینة بیگانه در جاده جلوی ماشین آنها فرود آمده بود. آن موجودات از سفینه بیرون آمده و آن دو را با خود به سفینه برده بودند و بر روی آنها یک سری آزمایشات پزشکی انجام داده بودند و قبل از آزاد کردن، با هیپنوتیزم به آنها دستور داده شده بود که راجع به این اتفاق چیزی بازگو نکنند. موجوداتی که بوسیلة آن دو شرح داده میشد،  موجوداتی بیگانه با سر کچل بودند که حدود صد و پنجاه سانتیمتر قد داشتند و پوستشان مایل به خاکستری بود. آنها سر گلابی شکل و چشمان مورب شبیه چشم گربه داشتند . این از اولین اشاره ها در فرهنگ عمومی (یوفو) به موجوداتی است که بعدها به نژاد خاکستری مشهور شدند. بتی و بارنی هر کدام در خلال آزمایشات به یک اتاق جداگانه برده شده بودند و هم آزمایش پزشکی و هم آزمایش روانی روی آنها انجام شده بود. در قسمتی از این آزمایشها از پوست، مو و ناخن آنها نمونه برداری شده بود. در یک آزمایش دیگر یک سوزن دراز داخل ناف بتی شده بود و به او گفته شده بود که آزمایش بارداری است. بارنی توضیح داده بود که از او  به زور نمونة اسپرم گرفته شده بود. بتی شرح داد که به او یک کتاب به عنوان یادبود این ملاقات داده شده بود ولی بعداً پس گرفته شد. یک واقعیت عجیب دیگر این بود که بیگانه ها ظاهراً تصوری از زمان و رنگ ها نداشتند. در جایی هم آنها از اینکه دندان های بارنی میتوانست بیرون آورده شود تعجب کرده بودند.(1)

 بتی از یکی از موجودات بیگانه  پرسیده بود که از کجا آمده اند و در جواب او یک نقشه از ستارگان به وی نشان داده شده بود.او تحت شرایط هیپنوتیزم شکل نقشه را به خاطر آورد و این نقشه توسط یک معلم مدرسه به نام (مارگوری فیش) Marjorie Fish مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خانم (فیش) همة ستاره های شناخته شده تا فاصلة 55 سال نوری از منظومة شمسی را بررسی کرد و شباهتی بین نقشة (بتی هیل) و سیستم ستاره ای (زتا) که 37 سال نوری با ما فاصله دارد، مشاهده کرد.(2)

 

ربوده شدن (کالوین پارکر)   Calvin Parkerو( چارلز هیکسون) Charles Hickson در سال 1973( پاسکاگولا ، می سی سی پی)
Pascagoula, Mississippi

 

           درست یک روز قبل از ماجرای مشهور (کالوین پارکر) 19 ساله و (چارلز هیکسون) 42 ساله در دهم اکتبر 1973 پانزده نفر از جمله دو افسر پلیس، مشاهدة یک یوفوی نقره ای رنگ بزرگ که به آهستگی از روی یک مجتمع مسکونی در خیابان( تامانی پریش) Tammany Parish در (نیو اورلئان) New Orleans عبور میکرد را گزارش داده بودند . کمتراز 24 ساعت بعد (هیکسون) و (پارکر) ترس بزرگ زندگی شان را تجربه کردند. رویارویی ترسناک با یک بشقاب پرندة وحشت انگیز. این دو مرد هر دو ساکن شهر (گائوتیر) Gautier بودند و حدود ساعت نه شب در حال ماهیگیری در رودخانة ( پاسکاگولا ) بودند. آنها ناگهان صدایی شبیه وز وز  از پشت سرشان شنیدند. هر دو اطراف را جستجو کردند تا منبع صدا را پیدا کنند. در کمال ناباوری، آن دو یک سفینة تخم مرغی شکل درخشان با نور آبی در قسمت جلو آن دیدند که تنها چند متر بالای سطح زمین بی حرکت ایستاده بود و حدود نه متر از ساحل رود خانه فاصله داشت. در حالیکه (پارکر) و (هیکسون) از تعجب خشکشان زده بود، یک در باز شد و سه موجود عجیب در آب شناور شده و شروع به عبور از عرض رودخانه نمودند و مستقیم به طرف آنها آمدند. با اینکه آن موجودات پا داشتند از آنها استفاده نمیکردند و به سادگی به حالت شناور از عرض رودخانه عبور کردند. آنها حدود 150 سانتی متر قد داشتند و سرهای گلوله ای شکل بدون گردن و یک شیار بجای دهان داشتند و جایی که دماغ و گوش باید باشد آنها چیزهای خیلی باریک مخروطی شکل و برجسته مثل هویج برای سر آدم برفی داشتند. (هیکسون) که از ترس و ناباوری میخکوب شده بود، بوسیله دو تا از آن موجودات ربوده شد  و سومی( پارکر) را که از ترس بیهوش شده بود گرفت.( هیکسون) بعداً شرح داد که وقتی یکی از موجودات بازوهایش را زیر بدن او قرار داد، تمام بدنش بی حس شد. او سپس داخل یک اتاق درخشان در داخل سفینه شناور شد. در این اتاق او روی یک وسیلة چشم مانند که همة بدن او را آزمایش میکرد، شناور بود. بعد از آزمایش او از حالت شناوری خارج شد و موجودات احتمالاً برای انجام آزمایش بر روی (پارکر)، اتاق را ترک کردند و حدود بیست دقیقه بعد آن دو به بیرون از سفینة عجیب منتقل شدند. (پارکر) در حالیکه روی زمین افتاده بود دعا میخواند و گریه میکرد. یک یا دو دقیقه بعد سفینه مستقیم به سمت بالا رفت و نا پدید شد. وقتی که آن دو مجدداً آرامش خود را به دست آوردند آنها نمی دانستند چه کاری باید بکنند. آنها میترسیدند که این واقعه را برای کسی تعریف کنند چون فکر میکردند با ناباوری و استهزا مردم مواجه شوند.بالاخره آنها به پایگاه هوایی (کسلر) Kessler در (بیلوکسی) Biloxi تلفن زدند. بعد از چند روز ستاد تحقیقات حوادث هوایی پروفسور دانشگاه کالیفورنیا( جیمز هاردر) James Harder  را برای تحقیق فرستاد . و دکتر (جی. الن هاینک) J. Allen Hynek   نمایندة نیروی هوایی امریکا هم در این بازجویی و تحقیق حضور داشت .  (هاردر) ،( هیکسون) را هیپنوتیزم کرد ولی بخاطر ترس زیاد او، این مرحله ناتمام ماند. دو فرد ربوده شده تشویق به انجام  آزمایش دروغ سنجی شدند که جواب این آزمایش برای هر دو نفر منفی بود. بعد از انجام آزمایشات مختلف ( هاردر) و( هاینک) که هردو در کار خود بسیار مورد احترام و حرفه ای بودند، داستان دو مرد را باور کردند و اعلام کردند: .به طور قطع در این مورد چیزی وجود دارد که غیر زمینی است.(3)و(4)

این دو مورد از معتبر ترین موارد ربوده شدن توسط موجودات بیگانه هستند. در بخش بعد به چند مورد دیگر از این دست اشاره خواهم کرد.

 

1- http://ufos.about.com/od/aliensalienabduction/p/pascagoula.htm

2- Ufology: A Very Short Introduction  by Mark Dorio – Body, Mind & Spirit  2005  Page 41

3- http://en.wikipedia.org/wiki/Hill_Abduction

4- Mysteries Explored: The Search for Human Origins,UFOs and Religious Beginnings by Jack Barranger, Paul Tice – Body, Mind & Spirit – 2000 – Page 30

داستان پیغام Arecibo از موجودات فضایی

UFO : Unidentified Flying Object

This shows Kenneth Arnold holding a picture of a drawing of the crescent shaped UFO he saw in 1947.

یه مقدار اطلاعات جزیی :

علاقمندان بخونند!

UFO چیست؟

Unidentified Flying Object درواقع یوفو یا یو اف او به هر جسم ناشناخته ی هوایی گفته میشه و مخالف اون IFO یا Identified Flying Object هست.

اولین تحقیقات در زمینه ی UFO یا اشیاء ناشناخته ی در حال پرواز در جنگ جهانی دوم با دیده شدن Foo Fighetrs یا هوا پیماهای جاسوسی متحدین صورت گرفت.

ریپورت ها از دیدن یوفو از سال 1946 به بعدشروع و ببیشتر شد و در سال 47 جلبان Kenneth Arnold بزرگترین ریپورت تا اون موقع رو کرد با دیدن نه شیء میشکوک که به صورت زنجیروار پرواز میکردند. در مجاورت Mount Rainier, Washington در June 24, 1947. اون مشاهدات خود رو اینطوری توصیف کرد که اشیاء عجیب به صورت دیسک و حلال و بشقاب بودن که حرکت میکردن. بعد از این قضیه همیشه به این اشیاء بشقاب پرنده گفته میشه. البته نیروی هوایی آمریکا حرف اون رو باور نکردن و دیدگان اون رو سراب دونستن!

عکس Arnold در نمایش یکی از این اشیاء:

 

البته داستان بالا یکی از داستان هایی بود که شایعه و هنوز هم دقیقا نمیدونیم واژه ی بشقاب پرنده از کجا اومده …..

 

This shows the report Kenneth Arnold filed in 1947 about his UFO sighting.

“The Baptism of Christ”, 1710, by Aert de Gelder. Proponents say this painting depicts UFOs.

On April 14, 1561 the skies over Nuremberg, Germany were reportedly filled with a multitude of objects[citation needed]. Woodcut from 1566 by Hans Glaser.

البته این ریپورت ها تازگی ندارن!
ما توی نقاشی های قدیمی هم اینها رو میبینیم برای مثال :

 

 

 

Photo of an unidentified object New Hampshire in 1870; known as the mystery airship.

Drawing of E. W. Maunder’s Nov. 17, 1882, “auroral beam” by astronomer Rand Capron, Guildown Observatory, Surrey, UK, who also observed it.و …… کلی دیگه که برید اینجا ببینید.

 

لیست یوفوهای مشاهده شده:

در January 25, 1878 روزنامه ی Denison Daily News نوشت که یکی از کشاورزان اطراف یک شیء دایره ای شکل بزرگ و تیره رو دیده که مثل بالون بوده ولی با سرعت بسیار زیاد و عجیب!

در November 17, 1882 یک یوفو توسط ستاره ششناسی به نام Edward Walter Maunder در رصد خانه ی Greenwich Royal مشاهده شد. Maunder in در رصد خانه یک جسم دیسک شکل ، یا بالون شکل رو گزارش کرد.
که نوع حرکتش نشون میداد که داره هدایت میشه(در یاس 1916 این رو توضیح داد)

 

داستان پیغام Arecibo

در تاریخ 16 نوابر سال 1974 یک پیغام رادیویی تشکیل شده از امواج رادیویی از Arecibo Radio Telescope به سوی ستاره ی مرکزی مجموعه ستارگان M13 که حدود 25,000 سال نوری از ما فاصله دارن فرستاده شد. چون M13 یکی از نزدیک ترین مجموعه ستارگان کشف شده تا آن زمان نسبت به ما بود که احتمال میرفت موجود زنده ای در آنجا زندگی کند.

 

 

Globular Cluster M13
in Hercules

این پیغام از 1679 Binary digits یا بیت یا 0 و 1 که برای نمایش خیلی چیزها استفاده میشوند تشکیل شده بود.( اعداد 1و0 که بودن و نبودن – بله یا خیر – درست و غلط و…. رو در کامپیوتر و Encoding نمایش میدهند) و اینجا معنی 0 = Off و معنی 1 = On هست که میتونید توی عکس پایین ببینید هر جا که 0 هست نقطه ای نیست و هر جا که 1 هست یه نقطه هم هست.

Dr. Frank Drake و Carl Sagan با کمک یکدیگر این پیغام رو نوشتند.

محتویات پیغام :
1- اعداد از 1-10 (ریشه ی همه ی اعداد در ریاضیات)
2- اعداد اتمی کربن ، هیدروژن ، اکسیژن ، فسفر و نیتروژن که ساختار DNA رو تشکیل میدهند
3- فرمول شکر و نوکلوئوتید های DNA
4- تعداد نوکلوئوتید ها (سازنده ی DNA) + یه تصویر گرافیکی از DNA (ساختار مارپیچ)
5- تصویر گرافیکی از بدن یک مرد بالغ با قد متوسط + جمعیت زمین
6- تصویر گرافیکی از منظومه ی شمسی
7- تصویر گرافیکی از Arecibo Radio Telescope و اندازه ی آنتن آن

عکسی از پیغام :

( پیغام در هنگام ارسال حاوی هیچ رنگی نبود و رنگ ها رو فقط برای جدا کردن بخش های مختلف پیغام اضافه کردیم )



 

شکل حقیقی پیغام :

 

این عکس تغییر سایز یافته است ! برای دیدن عکس کامل روی این نوار کلیک کنید . اندازه عکس اصلی 730×230 می باشد .

(پیغام پس از رمز گشایی به شکل معنی دار در می آید)

از اونجایی که پیغام 25000 سال طول میکشید که به مقصد برسه (و چه بسا 25000 برای جواب) بنابر این هدف پیغام فقط اثبات حضور بشر در کیهان بود تا قصد داشتن مکالمه با دیگران! + ستارگانی که پیغام به سوی آنها فرستاده شده بود ممکن بود که دیگه اونجا نباشن و یا تا رسیدن پیغام از بین رفته باشن.

توضیحات در مورد اجزای پیغم:

اعداد:


1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
———————-
0 0 0 1 1 1 1 00 00 00
0 1 1 0 0 1 1 00 00 10
1 0 1 0 1 0 1 01 11 01
X X X X X X X X X X

البته رمز گشایی این Binary نمیتونسته به راحتی نوشتنش باشه چون در 7 کد اول باید ردیف آخر رو حذف کرد و
اون رو 3 ردیفی فرض کرد.اما اعداد 8 و 9 و 10 متفاوت بودن چون یه ردیف دیگه به اونا اضافه شده بود .
(مثلا به جای 0 شده بود 00).

عناصر DNA:


H C N O P
1 6 7 8 15
———-
0 0 0 1 1
0 1 1 0 1
0 1 1 0 1
1 0 1 0 1
X X X X X

اعداد 1 ، 6 ، 7 ، 8 ، 15 ظاهر میشن که نشانه ی اعداد اتمی عناصر هیدروژن – کربن – نیتروژن – اکسیژن
و فسفر هستن.

نوکلوئوتید ها:

 

Deoxyribose Adenine Thymine Deoxyribose
(C5OH7) (C5H4N5) (C5H5N2O2) (C5OH7)
June 16, 1999, Chilbolton Observatory:در این سال شکل عجیبی در مقابل رصدخانه ی Chilbolton واقع در انگلستان پدیدار شد که با فلش زرد میتونید ببینیدش :پهنای این شکل که به صورت یک الماس دو بعدی درآمده بود حدود 230 فوت = حدود 700 متر مربع بود. شکل تشکیل شده بود از 138 دایره که قطر هر کدوم حدود 3 متر = 10 فوت بود که با هم چندین مثلث رو تشکیل میدادند و نهایتا شبیه به الماس میدن.احتمال میدن که این طرح پدر طرحی باشه که در سال 2000 در جلوی همین رصد خانه ظاهر میشه و یک سال به صورت راز میمونه.تا بعدی و بعدی….این طرح بزرگ مثل قبلی در نزدیکی رصدخانه ی Chilbolton ظاهر شد اما اینبار به رصدخانه نزدیکتر بود. تقریبا اندازه ی رصد خانه هست با توجه به خیابون های رصد خانه میتونید بزرگی این شکل رو تخمین بزنید. این شکل در سال 2001 هم دوباره ظاهر شد اما اینبار بسیار کوچکتر و درون شکلی بزرگتر!

Phosphate Phosphate
(PO4) (PO4)

Deoxyribose Cytosine Guanine Deoxyribose
(C5OH7) (C4H4N3O) (C5H4N5O) (C5OH7)

Phosphate Phosphate
(PO4) (PO4)

بنابر این اگه بخوایم Deoxyribose رو نمایش بدیم (C5OH7 در DNA و C5O4H10 در طبیعت ) :
11000 10000 11010 XXXXX —– 75010
7 atoms of hydrogen, 5 atoms of carbon, 0 atoms of nitrogen, 1 atom of oxygen, and 0 atoms of phosphorus

ساختمان منحنی و مارپیچ DNA :
 

11
11
11
11
11
01
11
11
01
11
01
11
10
11
11
01
X
1111111111110111 1111101101011110 (binary)
= 4,294,441,822 (decimal)
ساختمان بدن انسان:


X011011
111111
X0111 110111
111011
111111
110000
1110 (binary) = 14 (decimal)
000011 111111 110111 111011 111111 110110 (binary)
= 4,292,853,750 (decimal)
شکل وسط نشون دهنده ی شکل ظاهری یک انسان هست و شکل سمتچپ نشان دهنده ی قد متوسط یک انسان (1764 mm) و شکل سمت راست نشان دهنده ی جمعیت انسان در سال 1974 که حدود 4.3 میلیارد بود.
منظومه ی شمسی و سیارات آن:


Earth
Sun Mercury Venus Mars Jupiter Saturn Uranus Neptune Pluto
منظومه ی شمسی و سیارات آن به شکل بالا نمایش داده شدن.
زمین بالاتر قرار گرفته تا نشان بده که پیغام از کجا فرستاده شده و عکس گرافیکی انسال بالای اون قرار داره و نشون میده که ما روی کدوم سیاره قرار داریم.
Telescope:


bottom two rows:
100101
<— 111110X —>
100101 111110 (binary) = 2,430 (decimal)
در آخر تلسکوپ رادیویی Arecibo نمایش داده شده با قطرش
عکسی از این تلسکوپ رادیویی :

داستان 4 سال سرکار بودن؟ یا اینکه سر کار نبودن؟ مسئله این است!

همونطور که  بالا می بینید در سال 1974 یه پیغام فرستاده شد به فضا جزییات رو بالا بخونید.

اسم پیغام Arecibo Message بود.

حالا داستان از چه قراره….

 

 

 

 

 

 

August 2000

خوب حالا به عکسی که در سال 2000 گرفته شده از همون مزرعه و همون رصدخانه توجه کنید. این دقیقا شکلی هست که یک سال بعد هم نظیرش دیده میشه که بعد توضیح میدم.

 

 

 



 

August 14 – 20, 2001در 14 اگوست اداره کننده ی رصدخانه از یکی از افرادی که در رصد خانه کار میکرد شنید که اون یه سایه ی عجیب توی مزرعه دیده ولی کسی نرفت برای تحقیق و همچنین هیچ خلبانی هم گزارشی از Crop Circle یا همچین چیزی نداد. ولی در 20 آگوست Darcy Ladd (اداره کننده ی رصد خانه) و همکارانش همه خشکشون زد!چون یه مستطیل بزرگ توی مزرعه بوجود اومده بود. مستطیل از شاخه های گندم شکسته و نشکسته تشکیل و شکل گرفته بود. و تقریبا همون جایی بود که باباش بود!!! (شکل بزرگ سال 2000)

 

 



 

Chilbolton2001baa_2.jpg


 

به سرعت باLucy Pringle مسئول تحقیق درباره ی Crop Circle ها تماس گرفته شد و اون هم به سرعت یه هواپیما گرفت و بر فراز مزرعه پرواز کرد و دوبل سورپرایز شد! چرا که یک شکل مستطیل شکل دیگم اونجا بود که طرح یه صورت شبیه انسان رو به وجود میاورد. که Darcy Ladd  اون رو سایه نامید ( به خاطر همون سایه ای که دیده بودن این اسم رو گذاشتن) 

 

Chilbolton2001sa.jpg



 

August 15, 2002یک سال بعد یک روز (احتمالا 15 آگوست) یک شکل عجیب در گندم ها گزارش میشه. (در 8.5 مایلی رصدخانه ی Chilbolton بالای یک تپه در نزدیکی Winchester در Hampshire) یک جنگل کوچیک در نزدیکی این محل قرار داره به نام Crabwood واسه همین مردم اسم این شکل رو Crabwood Formation گذاشتن.Chilbolton10.jpg

اولین عکس از این واقعه در تاریخ 16 آگوست گرفته شد پس از یه ایمیل ناشناس از یک منبع ناشناس.
Chilbolton11.jpg

بریم سر کد. برای ترجمه ی اون باید از مرکز شروع کنیم و مارپیچ بیایم بیرون تا حرف به حرف پیغام رو که در زبان انگلیسی با معنا میشه (دلیل اینکه اونا این کد رمز رو تحت ترجمه ی انگلیسی قرار دادن احتمالا یا این بوده که زبان بین المللی زمین هست و همه میفهمند یا اینکه زبان کشور انگلیس بوده که این شکلها در اونا پیدا شده)
Beware the bearers of false gifts and their broken promises. Much pain, but still time. Believe there is good out there. We oppose deception.ترجمه به فارسی:
یه طرح صورت شبیه به انسان و یه binary code مثل همونی که انسانها در سال 1974 فرستادن!
وقتی که Paul Vigay مسئول Independence Research Center (مرگز تحقیقات غیر وابسته یعنی وابسته به دولت و اینا نیست) برای حوادث توجیه نشده در Hampshire (منطقه ای که Chilbolton در آن قرار داره) ، عکس گرفته شده از Code رو دید به سرعت فهمید که این کد خیلی خیلی شبیه به کدی هست که در 16 نوابر سال 74 از تلسکوپ رادیویی Arecibo واقع در puerto rico به سوی فضا و مجموعه ستارگان M13 که حدود 23000 سال نوری از اینجا فاصله دارن فرستاده شده.

 

 

اینبار یک صورت و یک کد دیگر که اینبار صورت و کد با قبلی فرق دارشتن. این صورت صورتی هست که سی ساله که مردم اون رو گزارش میدن و به این نژاد از موجودات فضایی Grays گفته میشه و در سرتاسر جهان دیده شدن. گزارشات حاکی از این هستند که مردم فیزیکی یا روحی از ماشینشون ، تخت خوابشون یا حیاطشون به یه صفینه ی غیر زمینی جایی که بیولوژی(زیست و زندگی) غیر زمینی وجود داره برده شدن!

جایی که اسپرم یا تخمک از بدن اونها گرفته میشده (البته فقط اینها نیست اطلاعات خیلی بیشتری هم درباره یاین آدم ربایی ها دارم که بعدا در خدمتتون قرار میدم). خلاصه این موجودات به عنوان موجوداتی خاکستری و خیلی شبیه به همین عکس صورت که در بالا میبینید گزارش شدن.

 

ترجمه ی انگلیسی:

 

 

مراقب هدیه آورندگان غلط و قول های شکسته یشان باشید. درد زیاد. ولی هنوز وقت هست. باور کنید چیز خوبی اون بیرون هست. ما مخالف حیله و نیرنگیم.

Chilbolton12.jpg

درباره ی قول شکسته مطالب زیادی میدونم که بعدا میگم فقط یه خلاصه ی کوچیک میگم که منظور اینها از قول شکسته نژاد دیگری از فضایی ها بودن که سالها آمریکایی ها روی اون سرپوش گذاشتند و آخرم فهمیدن که چه گولی خوردن! (این کاملا حقیقت داره این کیبورد ها میتونه برای تحقیقاتتون کمکتون کنه : Grand Deception , Greys , Arecibo , Chilbolton , Crop circles , 1947 Rosewell , Doty , Area 51 , TR-3B , EBE , ET , Muffon , Best Evidance Ever Tape (Youtube) , UFO , Triangle , Alien Interview و… که الان یادم نمیاد.)

برگردیم سر سال 2001

در چپ binary code ی رو می بینید که در مزرعه ی جلوی رصدخانه پیدا شده.
در راست binary code ی رو میبینید که توسط امواج رادیویی در سال 1974 به سوی مجموعه ستارگان M13 فرستاده شده.(تصویر سیاه سفید از کتاب “کیهان” نوشته ی Carl Sagan)



 

مقایسه کنید:
این شکل رو ببینید.
معنی طرح چی میتونست بشه؟


اینجا دو پیغام رو با اجزاشون به صورت رنگی در آوردیم که میتونید ببینید.

 

در پیغام Arecibo در سطر آخر علامت M نشان دهنده ی تلسکوپ و آنتن و موج رادیویی اون بود.
توی پیغام نه (9) دایره با سایزهای مختلف بودن که منظومه ی شمسی ما رو نشون میدادن که از خورشید شروع میشد. و یه مقدار دورتر در سمت راست اون سیاره ی زمین یه مقدار بالاتر بود و که نشون میداد منبعی هست که پیام از اون فرستاده شده یه مقدار بالاتر از اون عکس گرافیکی یک انسان قرار داشت که نشون میداد ما روی اون سیاره زندگی میکنیم. دو طرف دیگر اون هم جمعیت و قد متوسط انسان بود.

اینجا یه سوال منطقی هست که میگه : پیغام Arecibo از طریق امواج رادیویی فرستاده شدن ولی چه انتقال دهنده ای تونسته گندم ها رو به این شکل در بیاره؟!(گندم ها کم پیش اومده که بشکنن و بیشتر 90 درجه خم شدن ولی نشکستن یعنی یه قدرتی روی اونها فشار خاصی آورده که من یه فیلم واقعی از این اتفاق رو در برنامه Best Evidance Ever دیدم که بعدا قرار میدم در خدمتتون)

 

اگه اون شکل که در Chilbolton پیدا شده دقت کنید میبینید که 4 نقطه با هم پنجمین سیاره بعد از خورشید رو تشکیل دادن.از یکی از ستاره شناسان Cornell University میپرسیم که چطور ممکنه یه سیاره به 4 قسمت تقسیم شده باشه ، اون گفت که قبلا همچین چیزی ندیده و احتمال میده که اونا میتونند 4 ماه باشن! یا سیاره به 4 سرزمین مختلف تقسیم شده باشه. از اونجایی که اونا پیغامشون رو مثل ما تقسیم بندی کردن پس میشه به (سیاره ی بالایی پیغام رو فرستاده) پس میشه این نتیجه رو گرفت که پیغام از این سیاره ی چهار قسمتی یا هر چیزی که میخواید بهش بگید فرستاده شده.

 



 

باید بگم که من کل شهریور ماه رو روی این قضایا تحقیق کردم و اگه وقت داشتم کلی مطلب دیگه هم قرار میدادم فقط بدونین که فضایی ها وجود دارن و روی زمین هم هستن!

عکس های واضح از سایت های مختلف :

 

شکل 21th August 2001

chilbolton06_01.jpg

شکل 20th August 2000

chilbolton06_02.jpg


chilbolton06_03.jpg


Chilbolton2001daa_32.jpg


chilbolton06_04.gif



 

chilbolton06_05.jpg


 

chilbolton06_06_small.jpg



 

The Chemical Codes


chilbolton02_04.jpg


عکس پیدا شده به عنوان جواب سمت راست و عکس صورتی که در مریخ چند سال پیش کشف شد سمت چپ! :


chilbolton02_07.jpgchilbolton02_08.jpg



 

chilbolton02_09.jpgchilbolton02_10.jpg


 

کد منظومه ی اونا در پیغام :




 

chilbolton02_11.jpg


 

قمرهای مشتری که شبیه به منظومه ی اونها هست.


chilbolton02_12.jpg



ربوده شدن سرجوخه اهل شیلی توسط فرازمینی ها !

در 25 اوریل 1977 سرجوخه ارماندو والدوس در برابر چشمان حیرت زده سربازان زیر دستش در دل شب ناپدید شد. طبق اسناد محرمانه ارتش شیلی ان شب یک گلوله بزرگ نورانی در فاصله چند ده متری اتش اردوگاه سربازان ظاهر شده بود و انچخ بعد از ان اتفاق افتاد از طرف ازتش شیلی سخت پنهام نگاه داشته شد. حتی سرجوخه ارماندو والدوس و هفت سرباز زیر دستش را هم در سرویس های ویژه ارتش در جایی نامعلوم تحت نظر قرار دادند و به هیچ وجه اجازه ملاقات و تماس با کسی را نداشتند. در ماه مه 1978 سرجوخه ارماندو والدوس و سربازانش را به محل ان حادثه بردند.ارتش شیلی ورود به منطقه بازسازی شده را ممنوع کرده بود. بالاخره سرجوخه والدوس در 1978 به دلایل نامعلوم از ارتش استعفا داد. و امکان مصاحبه با وی فراهم گردید. مصاحبه کننده نویسنده کتاب ((علم و فرازمینی ها)) بود…

مصاحبه با سرجوخه ارماندو والدوس – محل : امریکای جنوبی شیلی

س : سرجوخه والدوس اکنون که 18 ماه از واقعه می گذرد ایا می توانید دوباره انچه به شما گذشته را شرح دهید؟

 

والدوس : یک روز عادی بود که من و افرادم کارهای معمولی و روزانه خود را انجام میدادیم. حدود ساعت 20-30 بامداد بعد از نیمه شب یکی از افرادم که به همراه سرباز دیگری در سی چهل متری ما مشغول نگهبانی بود به سرعت پیش ما امد و اطلاع داد که هم اکنون اتفاقی عجیب در شرف وقوع است. ما ابتدا فکر کردیم که مسئله مربوط به چهارپایانی است که نگهبانی از انها را بر عهده داشتیم. من و تمامی افراد حارج شدیم و به محل رسیدیم.انچه همگی ما شاهد ان بودیم یک نور خیلی بزرگ بود که با سرعت تمام روی تپه ای در 500 الی 600 متری ما پایین می امد.فکر کردیم با یک شهاب اسمانی یا چیزی شبیه به ان باشد. در نگاه اول بیشتر شبیه به اتش بازی بود اما پس از چند ثانیه پشت ان تپه ناپدید شد. اما از اطراف تپه روشنایی درحشنده ای دیده می شد.

ناگهان در یک لحظه به فکرم رسید با یکی از افرادم بروم و این نور را از نزدیک ببینم. هنوز این فرمان را نداده بودم که یکی از افراد مارا متوجه جهتی مخالف جهتی که جمع شده بودیم – تقریبا سمت چپمان – کرد. انچه دیدم اسباب حیرت و حتی وخشتمان شد. ان موقع هیچ کس نتوانست حدس بزند که ان چیز یک بشقاب پرنده (یک یوفو ) است. نوری بود به قطر حدود 20 متر بیضی شکل که در مرکز درخشندگی بیشتری داشت. به نحوی پیدا بود که این نور از چیزی به وجود می اید ولی از چه نمی دانم. از ان موقع من و افرادم شروع به احساسی مرموز کردیم. گویی چیزی از درون مارا تسخیر می کرد. تاکنون نمی دانیم این نور چگونه پدید امد ولی مفمیدیم که مانع از ان شد تا به طرف نور اولی در پشت تپه برویم.

ان لحظه افراد من کنترل خود را از دست دادند و بدون اینکه بفهمیم از کی و چگونه خود را در حالتی یافتیم که همه بازوی هم را گرفته بودیم . فکر می کنم که من این فرمان را داده یودم. مدتی طولانی در همان حال ماندیم. بعضی از افرادم دعا می خواندند و بعضی دیگر گریه می کردند. همه برای خواندن دعا زانو زدیم.

من به عنوان فرمانده دسته مجبور بودم که کاری کنم. این بود که به طرف نور فریاد زدم و حواستم که خودش را معرفی کند. ولی می دانستم که این کار بیهوده است و با کسی طرف نیستم. لحظه ای بعد حیوانات و اسبهای ان منطقه شروع به رفتاری غیر عادی کردند. انها هم مشغول تماشای نور شدند. سگی که همراهمان بود نیز حود را پشتمان مخفی کرد و به نور خیره شد.ما فکر می کردیم که با پدیده خطرناکی روبرو هستیم چون حتی حیوانات هم ترس خود را نشان داده بودند. بعد از مدتی نمی دانم چقدر دستور دادم اتش را خاموش کنند چون فکر کردم شاید اتش ان پدیده را ه خود کشانده است. متوجه شدم اتش به طرز عجیبی پت پت می کند اما خاموش نمی شود. ایم بود که همگی برای حاموش کردن ان حزکت کردیم و به اندازه فقط چهار پنج قدم و نه بیشتر از هم جدا شدیم که در این حال فکری به حاطرم رسید.

نمی توانم توجیه کنم که چرا به طرف نور به راه افتادم فکر می کنم می دانستم که چیزی دستگیرم نمی شود اما گویی نیرویی عجیب مرا به سمت نور راه می انداخت. در این لحظه دیگر چیزی به خاطر ندارم فقط فردای ان روز افرادم برایم گفتند که در یک محل ناگهان از نظر انها ناپدید شدم و مدتی بعد درست در همان محل ظاهر شدم و این زمان 15 دقیقه به طول انجامید. ظاهرا با حالت عجیبی همراه با تشنج عصبی مدام این جمله را تکرار می کردم :? ما دوباره باز خواهیم گشت!

فردای ان روز وقتی به حال امدم نمی دانستم که چطور شده که در این وضعیت قرار گرفته ام. اول فکر کردم شاید خواب دیده ام. اما با به یاد اوردن بعضی چیزها از این فکر دست کشیدم.

انچه بعد ها رخ داد داستان طولانی ای دارد : فردای ان روز در من تحولات عجیبی رخ داد. احساس حستگی جسمانی عجیب و درد شدیدی در پهلوهایم می کردم. انگار کار بدنی فوقالعاده ای انجام داده باشم. در روز واقعه من ریشم را تراشیده بودم ولی فقط به مدت 15 دقیقه ناپدید شده و سپس اشمار شده بودم ریش بلند ره روزه ای داشتم.نکته عجیب اینکه افرادم هیچ یک از این نشانه ها را نداشتند . فقط دچار شوک عصبی شده بودند. تقویم ساعتم هم ? روز جلو رفته بود.

س : ایا چیزهای دیگری وجود دارد که به یاد اورده باشید؟

ج :خیلی سعی کردم اما چیزی به یادم نمی اید.

س : بعد از این ماجرا ایا اتفاق افتاد با یوفوی دیگری روبرو شوید؟

ج : خیر

س : بعد از واقعه از شما چه ازمایش هایی کردند؟

ج : در ارتش انواع ازمایشات عصبی و مغزی و روانی را روی من به عمل اوردند. حتی تست دروغ سنجی

س :ایا خواب های عجیب می بینید؟

ج بله . ولی ارتباطی به موضوع ندارد. فقط یکبار اتفاق عجیبی برای من افتاد. در کنار هم اتاقی ام خواب بودم که احساس کردم فشار شدیدی بر روی سینه و همه تنم وارد می شود. خیلی سعی کردم تکان بحورم و هم اتقی ام را صدا بزنم اما نتواستم. در همان لحظه فریاد بلندی کشیدم و توانستم از ان نیرو خلاص شوم. هم اتقی ام از خواب پزید. خیس عرق شده بودم. نمی خواهم دیگر ان را احساس کنم.

س : ایا شبیه مورد خود را در دیگران دیده اید؟

ج : نه شبیه به خودم اما چیزهای عجیب دیده ام. به عنوان مثال همسر یکی از همکارانم احساس های عجیب و صداهای غریب حس کرده و در خواب از جا بلند شده و معادلات و محاسباتی انجام داده که خودش هم از نتیجه آن معادلات بی خبر است یا طرح هایی کشیده که به هیچ وجه معنایش را نمی داند.